زندگی یا بندگی ؟؟؟

این مطلب از وبلاگ یکی از دوستان گرفته شده

سلام؛

 

بابت این مطلب زحمت زیادی کشیده شده.بی شک بهره مندی از آن و معرفی ان به سایت ها و وبلاگ های مختلف موجب ترویج فرهنگ مذهبی و اسلامی خواهد بود.

کلاس سوم دبستان بود که اومد توی مسجد، از چهره اش پیدا بود که اگه بهش برسی و تقویتش کنی یه مومن توپ ازش میشه درست کرد.

شب اول یه کارت نماز بهش دادیم و هرشب به شوق مُهر و امضا کردن اون میومد مسجد و نماز جماعت.

بعد از یه مدت جمعه ها هم با بچه ها بردیمش فوتبال.دیدیم نه بابا!فوتبالش هم خوبه این وروجک!!!!

خلاصه . . . گذشت تا رسید با سال اول دبیرستان.مسجد بود رفتم رسوندمش درب خونشون.

وقتی اومد بره سمت درب منزل یکدفعه برگشت و گفت : حاج آقا ، نماز شب چطوریه؟

همینطوری که داشتم براش توضیح میدادم باباش از راه رسید و رفت توی خونه.

بعد تقریباً یه یه هفته ای پیداش نشد!!!!؟؟!!

نهایتاً با یکی از مربی های مسجد رفتیم درب خونشون و یه احوالی بگیریم.نکنه خدای نکرده کسالتی چیزی...

از قصه پدره اومد دم درب.

وقتی احول گرفتیم،گفت نه! من دوست ندارم دیگه بچه ام بیاد مسجد!!

هرچی ما گفتیم. هرچی اون بنده خدا همراهمون بهش گفت.انگار نه انگار.

اون شب و تا صبح گریه کردم. اصلا حال خوشی نداشتم. روحم قبض شده بود.

یعنی تا اینقدر مردم باید بی اطلاع از دین باشند؟

شبهای احیا منو اون دوستم که باهم رفته بودیم درب خونشون گریه مون برای این بود که خدایا ببین! مگه این مراسم احیا و مناجات با تو چشه که پدر و مادرا اذیت میکنن نمیذارن بچه هاشون بیان؟؟؟!

خلاصه بعد از گذشت یک ماه دیدیم همون بچه سروکله اش پیدا شد. گفتیم خداروشکر.

دوباره خوب بود تا چند ماه بعدش عروسی یکی از اقوامشون بود و رفتند شهرستان.وقتی برگشتند پسر عمه اش هم باهاشون اومده بود. از عید تا آخر تابستون این پسر نیومد مسجد.

اعصاب یه عده ای از بچه ها هم خرد بود. بخاطر پدرش. از طرفی این کار 2تا اثر داشت. اثر مثبتش این بود خیلی از پدر ومادر بچه های مسجد فهمیدن که بچه هاشون و از مسجد فاصله ندن!چون مثل این میشه!

از طرفی هم برای بچه ها بد بود. چون میدیدند که رفیق شفیقشون الان اینطوری شده.

خلاصه این و بگم که نهایتاً اینجوری شد که دیگه منم رفتم قم و یه چند سالی نبودم.یک ماه قبل توی یکی از خیابونهای شهر دیدمش. با یک وضعیت فجیعی اومده بود.سیگار هم دستش. از یکی از بچه ها شنیدم بَنگ هم میشکه.

این اخر و عاقبت بچه ای هست که بابت نافهمی و لقمه حرام پدر و مادر نتونست بیاد مسجد. شنیدم باباش رفته به یکی از بچه ها گفته به فلانی بگید تمام زندگیمو میدم بیاد دوباره بچه مو بکشونه مسجد.

ببخشیدا این باباهه یه کم خر تشریف داره!!!

در عوض ما بچه های گلی رو داریم که توی همین مسجد بزرگ شدند و الان توی همین شهر مسئولیت های مهم و سنگینی رو بر عهده دارند.

آآآآی پدر و مــــــــــادرآآآ روز قیامت خدا عذابتون میکنه بابت اینکه نذاشتید بچه هاتون باین مسجد!!

میگید نه؟؟!!!! از ما گفتن بود.

مراجعه به

http://yar1366.blogfa.com/post/81

 

[ دو شنبه 16 مرداد 1391برچسب:, ] [ 14:46 ] [ محمد باقر حسینی ] [ ]

امام خامنه ای: " در یک کشوری در شرق آسیا- در میانمار- هزاران انسان مسلمان دارند کشته می شوند، بر اثر تعصب، بر اثر جهالت- اگر نگوئیم دست های سیاسی در خود همین مسئله وجود دارد..."

1) سفر هیلاری کلینتون به میانمار و دیدارش با تین سین، رئیس جمهور میانمار

2) سخنرانی عمومی تین سین:مسلمانان باید از میانمار اخراج شوند

3) کشتار مسلمانان و به آتش کشیدن دهکده ها و مساجد

4) آوار شدن ده ها هزار مسلمان

5) کاهش تحریم های میانمار توسط دول غرب

6) اوباما:کاهش تحریم های میانمار به دلیل حمایت آن ها از اصلاحات

7) حمایت برنده ی صلح نوبل از اقدامات

8) سکوت رسانه های مدعی حقوق بشر

9) عدم واکنش کشورهای( به ظاهر) مسلمان

10) مسلمانان میانمار حتی در سرزمین خود حق زندگی ندارند!!؟؟

سوزانیده و کشته می شوند

 

http://www.aparat.com/v/17a11cbafd608b4a4fc20b88148c6b3d288267

http://www.aparat.com/v/dc8a5ddc18ad8c4e6f9c1cba8b66a4db285482

http://www.aparat.com/v/3fa3c90480511d9f788bba5de912d162279695

[ شنبه 14 مرداد 1391برچسب:, ] [ 16:22 ] [ محمد باقر حسینی ] [ ]

1) قرائت قرآن در نتیجه تعمیق ایمان و عشق(همه چیزدر گرو این دو است)

2) محبت ، اعتقادات را بارور می کند.

3) احساسات لازم است و کافی نیست، عقل و عاطفه هر دو همرا همدیگر.

4) توجه به پیشرفت در زمینه ی انس با قرآن در میان مردم

5) قرآن را نباید سرسری خواند،قرآن احتیاج دارد به تدبر

(همه حتی من بی سواد هم باید در قرآن تدبر کنم تا مسیر را بیابم و گم نکنم.)

6) مشکلات هر جامعه ای با قرآن حل خواهد شد.

(هر جامعه ای نه فقط جامعه ی مسلمین)

7) مشکلات ملت مسلمان : تسلط مادی نگرها بر آنان

(مسئولین نباید نگاه مادی به زندگی داشته باشند و مردم باید کسانی را انتخاب کنند که به وعده های الهی مطمئنند.)

8) نتایج تمدن غرب:استثماربشریت – استفاده از علم ملل مختلف برای نابودی تمدن آنها و غلبه بر فرهنگ و اقتصاد آنها

9) لزوم خواندن تاریخ 3 قرن اخیر

10) "همانی که خود غربی ها تدوین کردند"

(نگاهی نه خیلی خوشبینانه به نگارش تاریخ توسط غربی ها)

11) چرا مدعیان دروغین حقوق بشر در مسأله ی میانمار لب تر نمی کنند؟

احتمال وجود دست های سیاسی در مسأله ی میانمار

12) غربی ها هر جا پا گذاشتند جز فساد نابودی نسل کاری نکردند، البته برای فروش محصولات بازار آراسته کرده اند.

13) ادعای ما :ایجاد تمدنی متکی به خدا و هدایت الهی

14) لزوم قرآنی کردن اعمالمان

(مطمئناً بدون آگاهی از تعالیم قرآن نمی شود.)

15) هر جائی دستوری در قرآن هست ابتدا باید از خودمان شروع کنیم.

16) لزوم توجه به حفظ قرآن در یان جوانان

17) دعا:توفیق بندگی وتضرع و خشوع و قرب به خود را به ما عنایت بفرما

(هدف آفرینش همین دعاست.)

[ شنبه 14 مرداد 1391برچسب:, ] [ 16:15 ] [ محمد باقر حسینی ] [ ]
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان زندگی یا بندگی ؟؟؟ و آدرس alabd313.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





امکانات وب
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 35
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 36
بازدید ماه : 42
بازدید کل : 27698
تعداد مطالب : 35
تعداد نظرات : 21
تعداد آنلاین : 1